السّلامُ علیکَ یا ثارالله وَابن ثاره وداع سرخ صوت قرآن شد بلند اینبار ، روی نیزهها تا که خلقی را کند بیدار ، روی نیزهها آسمان در خون نشست آندم که پیش چشم او رفت رأس خسرو احرار روی نیزهها میدهد با خون خود پیغامی از آزادگی میکند بر گوشها تکرار ، روی نیزها میتپد در لُجّهای از خون، دلِ خونیندلان در وداعی سرخ و خونینبار ، روی نیزهها لالههای خستهدل را تا نیازاری صبا گام خود ، آرامتر بگذار روی نیزهها بر سرٍ نی رفت هفده اختر خورشیدوار چون علمدار و سپهسالار روی نیزهها میکند بر کاروان خود نظر وقتی که رفت کاروانسالار ، در انظار ، روی نیزهها رأس خونین حسین بن علی، آن شاه عشق میکند با دشمنان پیکار روی نیزهها ناله از نی در زمین نینوا آمد به گوش دید تا هفتاد و دو دلدار روی نیزهها کرد نورانی جهان را همچو خورشید سپهر نور چشم حیدر کرار ، روی نیزهها بر زمین افتاد اگر جسم شریف و اطهرش شد سرِ آن نازنین اما سوار نیزهها برترین تف
اشتراک گذاری در تلگرام